وب سایت ع . ا. بسطامی

وب سایت  ع . ا. بسطامی
طبقه بندی موضوعی

نقد و نظری درباره خلافت امام علی(ع)

سه شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۲، ۰۹:۵۷ ق.ظ

اخیراً به مناسبت عید غدیر مقاله ایی با عنوان «امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی» به قلم علی‌اصغر غروی در روزنامه بهار انتشار یافت که در آن خلافت و جانشینی سیاسی امام علی (ع) نفی شده بود و واقعه غدیر خم را صرفاً دلالتی بر شأن امامت ایمانی امام علی(ع) دانسته بود . نیازی به توضیح نیست که ادله و ادعاهای مطرح شده در مقاله مذکور، مطلب جدیدی نیست و بیشتر و مفصل تر از آن را نویسندگان اهل سنت و طرفداران « اسلام سکولاریستی »یا « سکولاریسم اسلامی » بارها در گفتارها و نوشته هایشان آورده اند و پاسخ های مستدل و متقن را نیز دریافت نموده اند . اما اهمیت مقاله مذکور ، طرح آن در فضای رسانه ای است . اگر چه پرداختن به این موضوع در فضای عمومی کشوری شیعه مانند ایر ان اسلامی که ساختار سیاسی آن مبتنی بر اصل « ولایت فقیه » است قدری عجیب می نماید ولی از یک جهت این اتفاق را باید به فال نیک گرفت چراکه محملی است برای رسانه ای کردن پاسخ این ادله ها و شبه زدایی از ذهن کسانی که دسترسی به این پاسخ ها نداشتند . این مقاله بازخوردهای فراوانی  به همراه داشت، از جمله، توقیف روزنامه انتشار دهنده مقاله یعنی روزنامه « بهار » و نقدهایی که در رد مقاله مذکور انتشار یافت . مقاله ی آقای محمدعلی شاه‌آبادی با عنوان « امام؛ الگوی ایمانی و پیشوای سیاسی » یکی از اولین نقدهایی است که به آن مقاله شد .

در این پست ، مناسب دیدم نقد و نظر مذکور را جهت بهرمندی دوستان قرار دهم .

 جهت مطالعه مقاله و نقد آن به « ادامه مطلب » مراجعه فرمایید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۲ ، ۰۹:۵۷
ع . ا . بسطامی

غدیر ولایت و عارفان

شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۲، ۰۲:۳۱ ق.ظ

 عید غدیر را به همه عزیزان تبریک می گویم.

مقوله ولایت و امامت همواره برای عارفان از لون دیگری بوده است . این طایفه با چشم دلشان می بینند و با زبان دلشان در مورد یافته هایشان سخن می گویند برای همین هم معمولا برای مردم ، سخن عارفان شیرین تر و دل پسندتر از سخن فیلسوفان است.یکی از این عارفان بنام،  آیت الله سید علی آقای قاضی(ره) است. در عظمت او همین بس که کسانی همچون امام(ره) و علامه طباطبایی(ره) نزد او تلمذ عرفان نموده اند. ایشان در مورد نقش ولایت در عرفان و معنویت  فرموده است: « محال است کسی به درجه توحید و عرفان برسد و مقامات و کمالات توحیدی را پیدا نماید و قضیه ولایت بر او منکشف نگردد.»
نقل است که ایشان عنایت خاصی به روز غدیر خم داشت و خودش را برای این روز بزرگ آماده می کرد ،بهترین لباسهایش را در این روز می پوشید و ولیمه و شیرینی و میوه تهیه می کرد و از آشنایان و دوستان خویش دعوت به عمل می آورد . سپس از یکی از آنها می خواست تا خطبه رسول اعظم (ص) را که در روز غدیر خم فرموده، همه آن یا قسمتی از آنرا با صدای بلند و گیرا قرائت نماید و خودشان غرق نشاط و خوشحالی و ابتهاج و انبساط می شدند و نکته های گوناگون و دلنشین و شیرین بسیار برای حضار ایراد می فرمود و مجلس را به وجد و نشاط می آورد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۲ ، ۰۲:۳۱
ع . ا . بسطامی

درآمدی بر « زبان دین » (1)

شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۳۲ ق.ظ

یکی از مسائل محوری کلام جدید ، بحث زبان دین است که با ساختار امروزی آن ابتدا در الهیات مسیحی مطرح شد

و بعدها در کلام اسلامی نیز مورد بحث قرار گرفت.هرچند پیشینه آن با نگرشی متفاوت،در کلام اسلامی یافت میشود

موضوع «زبان دین» یافتن مکانیسمی برای فهم و بررسی گزاره های دینی است ،و از دیر باز یکی از موضوعات

مورد توجه متکلمان و فیلسوفان دین بوده است. با نگاهی به متـون دینی ، شاهد تنوعی از موضوعات مختلف

هستیم؛ نقل قول های تاریخی از اقوام و پیامبران گذشته ، توصیه ها و بایدها و نبایدهای اخلاقی ، گزاره های فقهی

و حقوقی ،بیان برخی عبادات و مناسک، و همچنین بیان صفات و افعالی برای خداوند که از آن با عنوان گزاره های

کلامی یاد می شود .مانند گزاره های : «خدا می بیند»،«خدا می شنود »،«خدا عالم است» و ... در این میان

آنچه که کنجکاوی متکلمان و فیلسوفان را برانگیخته و محل بحث آنها شده است همین بخش کلامی گزاره های

دینی است که در آنها از خداوند سخن به میان آمده است و موضوع زبان دین در ابتدا صرفاً درباره معنا شناسی

این اوصاف الهی بود . مثلاً نسبت مفهومی این صفات با صفات انسانی چیست؟ آیا این صفات به همان معنایی

هستند که در مورد انسان به کار برده می شوند. یا نه، معنای این صفات هیچ نسبتی با اوصاف انسانی ندارد؟

به عبارت دیگر نسبت صفات خداوند و صفات انسانی، مشترک معنوی است یا مشترک لفطی؟ آیا اصولاً می توان

با زبان انسانی از اوصاف الهی سخن به میان آورد ؟.و .... یعنی معنا داری صفات خداوند مسئله ایی بدیهی تلقی

شده بود، فقط سخن در چگونگی افاده معنای این اوصاف بود . بعدها و بطور مشخص از اوایل قرن بیستم با توجه به

بروز برخی مسائل از قبیل تعارض میان علم و دین، پیدایش برخی مکاتب فلسفی مانند پوزیتیویسم،

پوزینیویسم منطقی و فلسفه تحلیلی، این مسئله با تسری به دیگر بخشهای گزاره های دینی تحت عنوان زبان دین

مطرح شد و منشاء سئوالات دیگری شد، از قبیل اینکه آیا زبان دین معنادار است یا بی معنا؟، نمادین است؟ ،

تمثیلی است ؟ تحقیق پذیر هست یا خیر ؟.

هدف این مقاله، آشنایی با نظریه های مهم ارائه شده در مورد «زبان دین» و تحلیل و بررسی این نظریه هاست

و از آنجا که مسائل زبان دین حول دو مسئله اصلی «معنا شناسی اوصاف الهی» و مسئله «شناختاری و

تحقیق پذیری گزاره های دینی» می باشد، بنابراین هدف این پژوهش ، اولاً تشریح و بررسی دیدگاههای پیرامون

«معنا شناسی اوصاف الهی» و یافتن نظریه مورد قبول در این زمینه است . و ثانیاً بیان نظریه های پیرامون

«شناختاری و تحقیق پذیری گزاره های دینی » و نقد و بررسی این نظریه هاست . و به طور خلاصه در پی یافتن

پاسخی برای این دو سئوال است :

1.آیا گزاره های دینی کلامی ، در قالب زبان ومفاهیم عرفی ، معنادار هستند یا خیر ؟

2-در صورت معناداری، نسبت این معنا با آنچه که از اوصاف و افعال انسانی فهمیده می شود چیست؟

.

ادامه دارد ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۲ ، ۰۱:۳۲
ع . ا . بسطامی

اخلاق ایمانی ، توصیه ای از امام باقر(ع)

شنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۲، ۰۸:۳۶ ب.ظ

شهات امام محمد باقر(ع) را به همه عزیزان تسلیت می گویم . امامی که پایه گذار مکتب علمی

تشیع محسوب می شود . عمده احادیثی که در اختیار ماست از امام باقر و امام صادق(علیهما السلام)

روایات شده است . سخنانی که با اندکی تأمل می توان ریشه و مبدأ لدنی آنها را فهمید.

از جمله ی این روایات قابل تأمل ، سخنی است که در آن امام باقر (ع) معیار اخلاق برخواسته از ایمان را به

ما معرفی می کند :

.

«ثَلاثَةٌ مِنْ مَکارِمِ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ: أَنْ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَکَ، وَ تَصِلَ مَنْ قَطَعَکَ، وَ تَحْلُمَ إِذا جُهِلَ عَلَیْکَ.»:


سه چیز از مکارم دنیا و آخرت است:

1- گذشت کنى از کسى که به تو ستم کرده است،

2-بپیوندى به کسى که از تو بریده است

3- و بردبارى ورزى در وقتى که با تو به نادانى برخورد شود.

.

چنانکه در این حدیث می بینیم امام (ع) در قبال برخی رفتارهای نا مطلوب عکس العمل هایی را به ما

توصیه می کند که نوعاً برای ما نامأنوس است . چه اینکه در این گونه مواقع  واکنش معمول اکثر انسانها

مقابله به مانند آنهاست . اما پیداست که این روش ، روشی ایمانی نیست . بلکه روشی نفسانی است .

زیبنده شدن به ایمان و دینداری فقط رعایت وجوه عبادی آن نیست بلکه اجابت همه لوازم ایمان ضروری

است . و از جمله این لوازم ، اخلاق ایمانی است

.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۲ ، ۲۰:۳۶
ع . ا . بسطامی

پیشوایی به نام امام موسی صدر

پنجشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۲، ۱۲:۱۴ ق.ظ

یکی از کتابهای خوبی که اخیراً خوانده ام کتابی است درباره سیره فکری و عملی امام موسی صدر با عنوان

" پیشوایی فراتر از زمان "نوشته دکتر محمود سریع القلم . دکتر سریع القلم هدف خود از نگارش این کتاب را

ارائه و معرفی الگو و مدلی از یک رهبر سیاسی اجتماعی کاریزماتیک با افق نگاهی وسیع ، افکاری روشن

و منشی تعامل گرا معرفی می کند. و به گفته خودش پس از بررسی چند گزینه با این ویژگی ها ،

به امام موسی صدر می رسد که دارای جامعیت بیشتری بوده است .  تلاش نویسنده بیشتر در جهت تبیین

مبانی و ساختار فکری امام صدر است اما در سیر مباحث ، برخی از ظرایف و لطایف رفتاری او را نیز نمایان می کند

بدون شک یکی از شخصیت های جذاب و تأثیر گذار معاصر امام موسی صدر است . کسی که در ابتدا به عنوان یک

مبلغ برای رسیدگی به امور شیعیان جنوب لبنان به آنجا رفت اما دیری نپایید که به یکی از موثرترین شخصیت های

لبنان و منطقه تبدیل شد و جنوب لبنان را که تا قبل از آن منطقه ای فقیر و و محروم بود و به معنای دقیق تر ،در

محرومیت نگه داشته شده بود و مردمان آن غالباً از فرهنگ و سواد بهره ای نداشتند تبدیل به منطقه ای کرد که بعدها

از دل آن حزب الله لبنان بیرون آمد که اکنون عزت و افتخار شیعه است . جنوب لبنانی را که از فرط فقر فرهنگی و

اقتصادی،دختران و زنان آن بعضاً روی به تن فروشی می آوردند به آنجا رساند که اکنون زنان و دختران مسلمان لبنانی

نماد حجاب و عفاف اند . اما وجه برجسته امام موسی صدر ، منش و شیوه تعامل او با دیگران است .

لبنان از کشورهایی است که عمده جمعیت آن مسلمان و مسیحی هستند و موسی صدر آنگونه رفتار می کرد

که هم مسیحیان به او امام می گفتند و هم مسلمانان . برای او قبل از هر چیز انسانیت موضوعیت داشت

برای همین در ساختار فکری او ، تعصبات بی مبنای مذهبی و قومی جایی نداشت. هم در مسجد موعظه می کرد

هم در کلیسا . لطف و مهربانیش فراگیر بود ، برای او در ابراز مهر و شفقت به دیگران ،شیعه و سنی و مسیحی

تفاوتی نداشت اگر چه خود یک شیعه راسخ بود،اما برادرانه با بسیاری از مسیحیان مراوده داشت از این رو اشتیاق

مسیحیان به او کمتر از مسلمانان نبود .از جمله خصوصیات امام موسی صدر، پرهیز از تعصبات غیر لازم بود .

مانند رفتارش با بستنی فروش مسیحی!  نقل است:روز جمعه ایی، پس از نماز جمعه، امام صدر به همراهانش

می گوید می‌خواهیم جایی برویم. جمعی با ایشان همراه می شوند تا می رسند به بستنی فروشی فردی مسیحی

به نام آنتیبا . امام به آنتیبا می گوید آمده‌ایم در اینجا بستنی بخوریم.آنگاه اول امام و بعد همه حاضران از بستنی‌های

آنتیبا خوردند.این کار امام صدر خیلی صدا می کند . چون شخصیتی در اندازه امام صدر که عالم و رهبر شیعیان است

در یک کافه خیابانی و آن هم متعلق به یک مسیحی مشغول خوردن بستنی شود جای سوال دارد . اما اصل ماجرا

از این قرار بوده که روزی همین آقای آنتیبای مسیحی نزد امام صدر گلایه می کند که یک از افراد شیعه که در همان

خیابان بستنی فروشی داشته برای جلب مشتری های بستنی فروش مسیحی به بستنی فروشی خود ،

این‌گونه تبلیغ کرده بود که چون آنتیبا مسیحی است، و مسیحیان نجس هستند نباید از بستنی های او خرید.

امام موسی صدر که متوجه سواستفاده و شیطنت آن مسلمان شده بود شخصاً در بستنی فروشی آنتیبای مسیحی حضور یافت .

.

امثال امام موسی صدر نیاز دنیای اسلام و نیاز ضروری تر زمانه ماست .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۲ ، ۰۰:۱۴
ع . ا . بسطامی

دولت تدبیر و امید حافظ

پنجشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۲، ۰۸:۰۰ ق.ظ

گمان می کنم جناب آقای دکتر روحانی رییس جمهور محترم که «امید» فراوانی به «تدبیر» دولت او برای عبور از گرداب ها

و گره گشایی از مشکلات مردم  بسته شده است، عنوان ( تدبیر و امید ) دولتش را هوشمندانه از این ابیات

حافظ گرفته است :

مسلمانان مرا وقتی دلی بود               که با وی گفتمی هر مشکلی بود

به گردابی چو می افتادم از غم             به تدبیرش امید ساحلی بود

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۲ ، ۰۸:۰۰
ع . ا . بسطامی

نزدیک تر از من به من

سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۲۱ ب.ظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۲ ، ۲۱:۲۱
ع . ا . بسطامی

دریافتی از حکایتی

دوشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۲، ۱۲:۳۸ ق.ظ

در داستان زندگی حضرت یونس(ع) نکته ای وجود دارد که گمان می کنم  برای کسانی که به هرنحوی در موضعی قرار دارند که از دین سخن می گویند و ترویج و تبلیغ آموزه های دینی میکنند، خالی از استفاده نباشد. و آن نکته بطور خلاصه این  است که در هنگامی که حضرت یونس(ع) به علت ایمان نیاوردن قومش و آزار و اذیت ها یی که از جانب آنها متحمل شده بود، از خداوند عذاب آنها را خواستار شد ، دراین میان دو تن از یاران ایشان در باره این درخواست حضرت یونس (ع) در دو موضع مخالف هم قرار گرفتند یکی بنام ” روبیل “ که انسانی عالم ، حکیم وشهره به دانایی و دلسوزی بود و دیگری ” تنوخا “ که مردی بود زاهد و عابد ولی از علم وحکمت بهره ای نداشت ، به همان اندازه که « روبیل » از سر شفقت و دلسوزی سعی داشت حضرت یونس را از تصمیمش باز دارد بیشتر از آن « تنوخا » اصرار بر تعجیل در عذاب داشت و یونس را هم تشویق به این کار می کرد ، به هر صورت یونس(ع) و تنوخا به انتظار رسیدن عذاب از شهر بیرون رفتند اما روبیل همچنان در پی قانع کردن مردم به توبه و دست برداشتن از لجاجت و بدکرداری آنها بود تا شاید جلوی عذاب بر آنها گرفته شود که البته اینگونه هم شد. آن قوم دست از لجاجت برداشت و عذاب هم برداشته شد . دراینجا سخن در شیوه و نوع مراوده دو انسان دینداراست که هر دو دغدغه دین دارند و از دین می گویند و هر دو هم همنشین با یکی از انبیاء الهی  هستند اما یکی مشفقانه تا آخرین لحظات در پی بیدار کردن و آگاهانیدن مردم است ودیگری از سر خشم درآرزوی معذب شدن آنها و نتیجه مطلوب هم پیش روی ماست . روبیل نماد دیندارانی ست که در تلقی آنها گناه نه به معنای جرم  بلکه بیماری ست از اینرو مشفقانه و طبیبانه بی اجر و مزد در پی تیمار بیمارانند . وتنوخا نماد دیندارانی ست که گر چه خود صالح اند اما خطای دیگران را بر نمی تابند ونزد ایشان گناه کاران مجرمند و سزای مجرم هم مشخص   

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۲ ، ۰۰:۳۸
ع . ا . بسطامی

مهدویت و نظریه پایان تاریخ

يكشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۱:۰۰ ق.ظ

السلام علی ربیع الانام و نضره الایام
سلام بربهار انسانیت و خرمی روزگاران


مطلبی که در ادامه می آید خلاصه ویرایش شده سخنرانی ایست که در تاریخ چهارشنبه 91/4/14
با عنوان «جامعه مهدوی و نظریه پایان تاریخ » در جمع کارکنان و بسیجیان محترم سپاه ناحیه ایلام ایراد گردید
                                                             

آرزو و تکاپوی بشر برای رسیدن به یک جامعه آرمانی و مطلوب از مسائلی است که پیشینه آن به قدمت تاریخ اندیشه انسان می رسد . طرح اتوپیا یا آرمان شهر را افلاطون سالها پیش از میلاد مسیح(ع) مطرح کرد بعدها فارابی این مفهوم را با عنوان مدینه فاضله صورت بندی نمود. افلاطون و فارابی فقط شاخص های یک جامعه آرمانی را معرفی کردند و مصداقی برای آن عرضه نداشتند. بعدها هر مکتب فکری اجتماعی که بوجود آمد ایدئولوژی خود را تنها مصداق ممکن جامعه مطلوب و آرمانی معرفی کرد. زمانی مارکسیستها جامعه بی طبقه ضد سرمایه داری سوسیالیسم را بهترین جامعه ممکن و حتی سرنوشت محتوم جامعه بشری قلمداد می کردند چنانکه مارکس و انگلس در نوشته هایشان سرنوشت ناگزیر جامعه را حرکت به سوی سوسیالیسم در قالب شورش های اجتماعی کارگری طبقات فرودست علیه طبقات فرادست می دانستند و جامعه سوسیالیست را همان جامعه ای که بشر آرزوی آنرا دارد معرفی می کردند . اما  با غالب شدن نظام سرمایه داری -که مارکسیستها وعده قطعی و حتمی زوال آنرا داده بودند- و نیز فروپاشی کشورهای کمونیستی بلوک شرق مشخص شد که این ادعا تنها یک توهم بوده است و سوسیالیسم نمی تواند جامعه آرمانی انسان باشد .

بعد از شکست و ناکامی تفکرات مارکسیستی ، فیلسوفی سیاسی اندیش به نام « فرانسیس فوکویاما » که اصالتاً ژاپنی است اما بزرگ شده آمریکا است ، با طرح نظریه « پایان تاریخ »ایدئولوژی و نظام «لیبرال دموکراسی» را همان نظام آرمانی و مطلوب بشری معرفی کرد . به اعتقاد فوکویاما‌، امروزه نظام لیبرال دمکراسی به ویژه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و کشورهای بلوک شرق به صورت یک جریان غالب و مسلط درآمده است که‌ همه‌ی کشور‌ها و جوامع ، ناگزیر باید به آن بپیوندند چرا که این تفکر محصول آخرین تلاشهای عقلانی بشر در حوزه حکومت داری و تدبیر جامعه و برآیند رقابت ایدئولوژی های مختلف است‌. به زعم ایشان تصور این که نظام سیاسی بهتر و مناسب‌تری به عنوان آلترناتیو و یا جایگزین برای این نظام پیدا شود وجود نخواهد داشت و پس از این اگر تفکر و مشربی هم بروز کند در ذیل لیبرال دموکراسی و در جهت تکامل این ایدئولوژی خواهد بود . از اینرو فوکویاما معتقد است لیبرال دموکراسی کم نقص ترین و پربازده ترین سیستم سیاسی اجتماعی است که بشر به آن دست یافته است و امکان تجربه سیستمی بهتر از آنرا ناممکن می داند .

اینکه علیرغم همه تلاشهای صورت گرفته برای طراحی مدلی از ساخت سیاسی اجتماعی که بشر به راحتی در ساحل آن بیاساید اما هنوز این اتفاق نیافتاده است ریشه در چند نکته دارد اول اینکه سطح توقعات و انتظارات انسان در هر یک از ابعاد زندگی ، سیری تکاملی دارد . شاهد آن همین ظهور و افول ایدئولوژی ها و مکاتب گوناگون و نا ماندگاری آنهاست . با فرض درستی این مشربها ، این مکاتب تنها توانسته اند در یک بازه زمانی و تاریخی محدود یا در یک حدود جغرافیایی و فرهنگی خاص کارآمدی داشته باشند یعنی نه تنها فراگیر و جهان شمول نبوده اند بلکه فامت آنها کوتاه تر از قامت روبه رشد سطح نیازمندی ها و توقعات فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و مهمتر از همه ، سویه های معنوی جوامع بشری است

نکته دوم این است که برآیند عقول بشری با همه سعی و جهد ، به علت عدم اشراف لازم به تمام زوایای انسان و در نتیجه ، فقدان یک انسان شناسی تمام عیار ، قادر به طراحی سیستم و نظامی جامع و همه جانبه نگر برای انسان نخواهد بود بنابراین اگر چه این امکان وجود دارد که بشر با عقل عرفی اش به یک ایدئولوژی نهایی برسد اما این الزاماً به معنای کامل ترین و بهترین ایدئولوژی نخواهد بود بلکه به معنای این است که عقل بشری با ابزارهای موجودش به بهتر از این دست نخواهد یافت و سقف آن همین است و به بالاتر راهی ندارد و به بیان دیگر انسان به پایان توان ایده پردازی در باب نظامات سیاسی اجتماعی رسیده است و دلیل اصلی این ناتوانی ضعف در مبانی و زیرساخت های فکری این ایدئولوژی هاست . از این روی باید گفت آقای فوکویاما با نظریه اش مبنی براینکه لیبرال دموکراسی بهترین دست آورد ممکن است ، ناخواسته بهترین خدمت را به اندیشه مهدویت و جامعه مهدوی کرده است . چراکه اگر بهترین دست آورد بشری ، نظامی باشد که تجربه آن  پیش روی ماست و آسیب ها و نواقص و ناکارآمدی آن بخصوص در افول ارزشهای اخلاقی و انسانی  بر همه روشن است ، این خود دلیل محکمی است بر ناکارآمدی عقل و اندیشه ای که پشت به وحی کرده است و ابزارهای خود را برای به سعادت رساندن انسان کافی دانسته است. آری آن جامعه مطلوب و آرمانی که از دیرباز بشر در آرزوی آن بوده است و بخاطر آن دست به تجربه های گوناگون و پرمخاطره زده است چیزی نیست که با این ابزارها و عیار عقلی موجود تحقق یابد باید برای چنین جامعه ای که قرار گاه واقعی آدمی و تأمین کننده سعادت حقیقی او  باشد به دنبال آبشخور دیگری بود.

لذا آقای فوکویاما درست می گویند ، تاریخ از لحاظ ایدئولوژی و یک نظام بی نقص ، پایانی خواهد داشت اما آن پایان ، لیبرال دموکراسی نیست بلکه جامعه مهدوی است . به یک معنا ایشان در مصداق دچار اشتباه شده اند.

جامعه مهدوی با سه وجه امتیاز عمده همان جامعه آرمانی است که پیش از این با عناوینی مانند اتوپیا، آرمان شهر ، مدینه فاضله مورد آرزوی جوامع بشری بوده است. و آن وجه امتیازها از این قرار است :
1-بر خلاف ایدئولوژی های رقیب ، ساختار نظام مهدوی تنها بر عقل متعارف استوار نیست بلکه ریشه در وحی دارد و همین مسئله است که در محاسبات آقای فوکویاما لحاظ نشده و او را به اشتباه انداخته است . عقلاً کسی بیشترین صلاحیت تجویز ایدئولوژی برای انسان را دارد که شناخت کامل تری از انسان داشته باشد و شناخت چه کسی از انسان کامل تر از خالق انسان یعنی خداست . بنابراین جستجوی جامعه مطلوب و آرمانی که به معنای واقعی کلمه انسان در آن احساس سعادتمندی کند جز از مسیر الهی بی نتیجه و ابتر خواهد ماند . جامعه مهدوی بر ایدئولوژی الهی استوار است

2-بشر امروز به این حقیقت رسیده است که حکومت صالحانی که تکیه بر اراده خداوند دارند مورد اعتماد تر از دیگر گونه هاست . حاکمیت جامعه مهدوی به اذن و نصب الهی است . حجتی که آخرین حلقه ی سلسله انبیاء و ائمه است

3-انسان موجودی دو ساحتی است ، مادی و معنوی ، جسمانی و روحانی  و متعلق به دو دنیای در طول هم ، این دنیا و آخرت . سعادت و خوشبختی حقیقی انسان در تأمین و مدیریت این هر دو ساحت است . نادیده گرفتن هر یک از آنها بخصوص بعد معنوی که اصیل تر است موجب ناکامی و خسارت است . تنها در جامعه مهدوی است که بشر جایگاه این دو بعد را به روشنی خواهد شناخت و لذت سعادت حقیقی را خواهد چشید . در چنین جامعه ای است که بنابر روایات رفاه عمومی چنان است که فقری نخواهد ماند چنانکه اگر کسی بخواهد صدقه و زکات بدهد نیازمندی پیدا نخواهد کرد تا صدقه اش را به او بدهد و یا امنیت چنان است که پیرزنی با طبقی از طلا شهر به شهر می گردد و کسی متعرض او نمی شود . در جامعه مهدوی است که انسانها در انس و عاطفه با هم زندگی می کنند  عبارت « ربیع الانام » یعنی « بهار انسانیت » که ما خطاب به حضرت حجت به کار می بریم اشاره به همین موضوع است

بی تردید تاریخ هم از لحاظ زمانی و هم از لحاظ ایدئولوژیک پایانی خواهد داشت اما آن نه « لیبرال دموکراسی »
بلکه « جامعه مهدوی » خواهد بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۲ ، ۰۱:۰۰
ع . ا . بسطامی

میلاد امام رضا(ع)

سه شنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۲، ۱۲:۰۶ ق.ظ

میلاد فرخنده امام رضا(ع) را خدمت همه دوستان تبریک و تهنیت می گویم .

امامان معصوم از لحاظ افکار و اخلاق و تعقل و دیانت و ... کامل ترین

انسانهاهستند و برای همین هم پیشوا و امام قرار داده شده اند

بنابراین رواست نه تنها شیعیان که هر انسان خردمندی رفتار و اخلاق و

عقلانیتش رابا این انسانهای کامل تنظیم کند .

حدیثی که در ادامه می آید یکی از سخنان اندیشمندانه امام رضا(ع) است :

« صَدیقُ کُلِّ امْرِء عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ ».

دوست هر کس عقل او، و دشمنش جهل اوست

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۰۶
ع . ا . بسطامی