دو برش از منش امام صادق (ع)
2-امام صادق(ع) را باید نماد دینداری معرفت گرایانه و تعقلی دانست . وقتی ایمان، مبتنی بر فهم و شناخت و دلیل شد آنوقت هم انسان را در ساحل آرامش می نشاند و هم در مواجهه ی با مخالفان ، عقل پذیر و منطقی جلوه می دهد . امام صادق(ع) کسی بود که در حلقه شاگردانش که بالغ بر چهار هزار نفر ذکر شده است ملحد و منکر خدا هم پیدا می شد اما نه آنها را طرد می کرد و نه با بی اعتنایی و بد خُلقی با آنها رفتار می نمود. بلکه همواره سخن آنها را کاملاً می شنید آنوقت با دلایل متقن و براهین روشن جای ابهامی برای آنها باقی نمی گذاشت . روزی "ابن ابی العوجأ " یکی از ملحدان زمان امام با یکی از شاگردان امام وارد بحث شد ، در میانه بحث و گفت و گو ، آن شاگرد امام از سخنان و عقاید ابی العوجأ به شدت برافروخته شد و شروع کرد به توهین و بد و بیراه گفتن به ابن ابی العوجأ که: ای دشمن خدا، ملحد شدی و پروردگار خود را انکار می کنی! و . . . ابن ابی العوجأ گفت: «ای مرد، اگر تو از یاران جعفر بن محمد صادق هستی، او خود با ما چنین سخن نمیگوید و این گونه با ما مناظره نمیکند. او از سخنان ما بیش از آنچه تو شنیدی بارها شنیده ولی دشنام نداده است و در بحث بین ما و او از حد و ادب بیرون نرفته است، او آرام و بردبار و متین و خردمند است و هرگز خشم و سفاهت بر او چیره نمیشود، سخنان و دلائل ما را میشنود تا آنکه هر چه در دل داریم بر زبان میآوریم، آنگونه که گمان میکنیم بر او پیروز شده ایم، آنگاه با کمترین سخن دلائل ما را باطل میسازد و با کوتاهترین کلام، حجت را برما تمام میکند چنانکه نمیتوانیم پاسخ دهیم، اینک اگر تو از پیروان او هستی، چنانکه شایسته اوست، با ما سخن بگو».
آری سیره اهل بیت (ع) در مواجهه با مخالفان و کسانی که از هر لحاظ اعم از اعتقادی و فکری و سیاسی مثل ما نمی اندیشند همین است که از امام صادق(ع) خواندیم ، خشونت و توهین و تحقیر از آنجا آغاز می شود که دست آدمی از منطق و استدلال خالی باشد .برای همین است که اینهمه توصیه به معرفت و دانش دینی می شود تا در چنین مواقعی ناگزیر نباشیم بر خلاف سیره امام صادق(ع) رفتار کنیم